آنالیز سریال نو آسمان شب Night Sky ، با بازی سیسی اسپیسک و جی کی سیمونز - وبلاگ ساعت

به گزارش وبلاگ ساعت، این سال ها واژه علمی تخیلی خیلی بد استفاده می گردد. طوری که به هر فیلم فانتزی هم علمی تخیلی می گویند و نیز به هر فیلم یا سریالی که داستانش در آینده روایت گردد و متناسب با آن از فناوری های آن موقع استفاده گردد. اینها با تعریف شخصی من از علمی تخیلی نمی خوانند. ولی بگذریم.

در سریال آسمان شب Night Sky شاید ایده اصلی را پورتالی به یک دنیای دیگر بگردد در نظر گرفت، اما شاید برخی ها روی زوج فداکار و سالخورده زوم نمایند و رابطه آنها برایشان مهم باشد.

سریال آسمان شب Night Sky، را می گردد سه شوی با هم ترکیب شده دانشت. داستان این سریال عاشقانه در خصوص یک زوج فداکار و سالخورده است که آخرین سال های زندگی مشترک خود را پشت سر می گذارند. داستان دوم را می گردد ایده وجود یک پورتال بین کهکشانی دانست و داستان سوم هم یک تریلر با ایده رقابت جوامع مختلفی که دچار تضاد منافع شده اند.

روایت اول خوب از آب درآمده. در واقع، آنقدر خوب است که وقتی خللی در رابطه این زوج ایجاد می گردد، ناراحت می شویم.

این زوج، معلم بازنشسته مدرسه -ایرنه یورک- و شوهر نجارش -فرانکلین- هستند که نقش آنها به وسیله سیسی اسپیسک و جی کی سیمونز بازی می گردد.

آنها ترکیب و کنش خوبی با هم ایجاد می نمایند. شما می توانید تمام نیم قرن زندگی یورک ها را از ورای سکانس های محدود احساس کنید. همان طور که مسائل دوران پیری و نگرانی از انتها این زوج را ناراجت می نماید.

یورک ها هنوز در خانه ای زندگی می نمایند که مطابق فلش بک، در اواخر دهه 70 به آنجا نقل مکان نموده بودند و آغاز به ساختنش نموده بودند. توانایی حرکتی ایرنه در حال حاضر پس از یک سقوط کاهش یافته و فرانکلین حافظه اش نقصان پیدا نموده، آن ها تحت فشار فزاینده ای قرار دارند تا خانه را بفروشند…

اما آنها نمی خواهند خانه را ترک نمایند. در خانه رازی وجود دارد. در آلونک آن ها ورودی یک تونل وجود دارد که آن ها را به ایستگاه تماشای مشرف به سیاره ای ناشناخته و متروکه می برد. به گفته فرانکلین، آن ها 856 بار از آن بازدید نموده اند، اما هرگز جرأت نکردند دری را باز نمایند که به آن ها اجازه ورود به آن را بدهد.

اما ما بعلاوه می دانیم که این خانه ای است که آن ها پسرشان مایکل را در آن بزرگ نموده اند. آنها 20 سال قبل او را به علت خودکشی از دست داده اند. به همین علت پورتال و آرامشی که از آن کسب می نمایند برایشان اهمیت دارد. به موازات روایت زندگی یک زوج به نظر می رسد که ما کم کم به این نتیجه می رسیم که با یک داستان تمثیلی صمیمانه طرف هستیم.

اوضاع به همین شکل پیش می رود که واقعه ای رخ می دهد … و بعد آن توجه ما به یک داستان فرعی جلب می گردد. داستانی که در آرژانتین می گذرد. استلا (جولیتتا زیلبربرگ) در حال گذراندن یک زندگی منزوی است تا اینکه راز خانوادگی را برای دختر نوجوانش تونی (روسیو هرناندز) فاش می نماید. اینکه او در حال محافظت از پورتالی است که در کلیسایی نزدیک خانه منزوی آن ها واقع شده است.

آسمان شب بسیار شبیه یکی دیگر از سریال های ترکیبی اخیر آمازون یعنی محدوده بیرونی Outer Range از آب درآمده که در آن هم یک درام خانوادگی با یک داستان تخیلی ترکیب شده است.