صنعت نشر در شرایط فیل در تاریکی، نمی دانیم به هدف می زنیم یا به خطا
به گزارش وبلاگ ساعت؛ مسائل مالی و همه گیری بیماری کووید19 بسیاری از تولیدها را زمین گیر نموده است، ناشران یکی از گروه هایی هستند که مسائل زیادی بر سر راه دارند تا بتوانند کتابی را چاپ نمایند و بعد از چاپ، مسائل جدیدی آغاز می گردد، زیرا با افزایش قیمت مواد لازم برای چاپ کتاب، قیمت کتاب افزایش یافته است و مردم توانایی خرید آن را ندارند. در چنین وضعیتی به نظر می رسد ناشران مجبور باشند تا راه های جدیدی برای معرفی کتاب و فروش آن پیدا نمایند. این در حالی است که انجام هر اقدام با هزینه های بالا همراه است، هزینه هایی که می تواند بیشتر از سود فروش کتاب باشد.
محمد یراقچی، مدیر انتشارات پنجره با اعلام اینکه هزینه تبلیغ برای کتاب بیشتر از سود فروش آن است، به لزوم حمایت دولتی برای تبلیغ در رادیو، تلویزیون و مطبوعات تاکید نمود.
آیا ناشران می توانند اقداماتی برای تبلیغ کتاب ها داشته باشند تا فروش افزایش پیدا کند؟
این مورد مستلزم تبلیغات و هزینه بالا است. اگر برای یکی از کتاب هایم را در سطح شهر، روی بیلبورد بزنم، مردم می بینند و تاثیر زیادی بر فروش خواهدداشت، اما مساله این است که هزینه انجام آن تبلیغ را ندارم، هزینه این اقدام چند برابر بالاتر از از سود کتاب است.
ناشران مسائل ریشه ای دارند. این در حالی است که در همه کشورها از بخش فرهنگی حمایت و برای فعال های این حوزه امکاناتی فراهم می گردد، برای مثال در رادیو و تلویزیون، بعلاوه درج آگهی در مطبوعات برای فعال های حوزه فرهنگ درصدی تخفیف درنظر گرفته می گردد. اگر تبلیغ در رادیو و تلویزیون با قیمت مناسب باشد من هم مانند باقی ناشران تبلیغ خواهم کرد.
دیگر مشکل این است که کتابخانه های عمومی در ایران آنطور که باید تاثیرگذار نیستند. کتابخانه ها هستند؛ اما انگار که نیستند. این در حالی است که در جهان یکی از راه های حمایت از ناشران و در واقع حمایت از مردم این است که بنا بر درخواست مردم هر کتابی که چاپ می گردد، در کتابخانه ها تهیه گردد. کتابخانه ها در ایران چنین شرایطی ندارند. در کتابخانه های ایران کتاب ها قدیمی است یا طبق سلیقه مردم نیست. اما اگر کتابخانه ها از ناشران کتاب بخرند، ناشران منتفع می گردد، تیراژ بالاتر می رود و چرخه نشر فعال تر می گردد.
در تمام جهان بخش اعظم فروش و عایدی به وسیله خرید کتابخانه ها انجام می گردد، اما در ایران نمی توانیم سهمی برای کتابخانه های عمومی باز کنیم؛ زیرا گاهی هست و گاهی نیست و نمی توان روی آن برنامه ریزی کرد. این در حالی است که کتابخانه ها باید تجهیز شوند و هر کتابخانه بودجه ای داشته باشد تا بتوانند کتاب مورد احتیاج اعضایش را تهیه کند. مسئولان کتابخانه ها می توانند با ناشران تماس بگیرند و فقط یک جلد کتاب بخرند. این فرایند مجموعه ای می گردد تا بخشی از فراوری روی کتابخانه ها حساب باز کند، اما وقتی انجام نمی گردد، سهم مهمی از عایدی ناشر کم شده است.
نمی دانیم که به هدف می زنیم یا راه اشتباه می رویم
ناشران وقتی در شرایط کمبود کاغذ یا قیمت بالای آن قرار می گیرند، چه اقدامی می توانند برای ادامه فعالیت انجام دهند؟
در خصوص کاغذ در شرایط بلاتکلیف هستیم، نمی دانیم که کاغذ می آید یا نمی آید. ناشر نمی داند باید کتابش را با کاغذ دولتی چاپ کند یا ممکن است کارخانه های ایرانی برای فراوری کاغذ فعال شوند. هیچ کدام از این ها را نمی دانیم. شرایط بدی برای ناشران رقم خورده است؛ مانند فیل در تاریکی است و نمی دانیم که به هدف می زنیم یا به خطا؛ راه اشتباه می رویم. ادامه جهت در این شرایط سخت شده، قدرت خرید در میان مردم پایین آمده و قیمت کتاب بالا رفته است. وقتی قیمت یک کتاب معمولی 150 هزار تومان است، کتابی که پیش از این 40 یا 50 هزار تومان بود، حتی اگر برای آن کتاب تبلیغ گردد، مردم قدرت خرید نخواهندداشت.
راهکار اصلی این است که دولت از ناشران حمایت کند. در این روزها مشکل ناشران فقط مساله کاغذ نیست، مرکب، چسب، نخ صحافی، سلفون و مقوا گران شده است. قبلا فقط مشکل کاغذ بود اما این روزها همه مسائل تبدیل به مشکل شده است. برای مثال پیش از این، حمل و نقل بخش کوچکی از هزینه ها بود، اما هزینه حمل نقل از تهران به جای دیگر وحشتناک شده ؛ به همین علت ناشران به سختی کار می نمایند و فراوری پایین آمده و یا متوقف شده است.
بعلاوه شرایط کتاب فروشی ها بی رونق شده است و افرد کتابخوان در قفسه ها دنبال کتاب هایی می گردند که مقرون به صرفه تر است، تا بتوانند عطش مطالعه خود را از بین ببرند. قبلا کمتر این طور بود. ناشر دوست ندارد که کتابش قیمت بالا داشته باشد، زیرا وقتی قیمت بالا است، خریدار در برابر قیمت مقاومت می نماید.
امیدوارم دولت تازه بتواند راه هایی برای برون رفت از این مسائل پیدا کند. راهی برای ارائه کاغذ پیدا کند و بعلاوه مسائل چاپخانه ها و صحاف ها را با پیدا کردن مواد و وسایل مورد احتیاجشان حل نماید.
تیراژ کتاب ارتباط تام و تمام با قیمت کتاب دارد
آیا روش خاصی برای حل این مسائل و ادامه فعالیت نشر در نظر دارید؟
در مرحله ای هستیم که می خواهیم بدانیم، سیاست های اصلی چیست تا بر اساس آن بتوانیم خودمان را وقف دهیم. آیا کاغذ دولتی مانند گذشته ارائه خواهدشد یا نه، زیرا در این شرایط تیراژ کتاب ها پایین می آید، در حالی که ناشران قرارداد و تعهد دارند. کتاب مجوز گرفته است و می خواهند آن را چاپ کنم. تیراژ کتاب ارتباط تام و تمام با قیمت کتاب دارد. اگر قیمت کتاب بالا برود ناشر در تیراژ محدود آن را چاپ می نماید، تا قدرت بازار را بسنجد و بفهمد آیا این کتاب به فروش می رسد یا نه.
چند سال پیش این مساله تهدیدی بود که اگر کتاب زیر دو هزار نسخه چاپ گردد، برای ناشر اصلا مالی نیست. آنالیز روی تیراژ کتاب بود و افرادی که با اقتصاد نشر آشنا بودند، فرایند تغییرات را می دیدند. واقعیت این است که ناشران به این کار علاقه دارند و عمر خود را برای آن گذاشتند. نشر حرفه ما است و به آن افتخار می کنیم.
در تغییر و تحولاتی که در ادامه فعالیت ناشران پیش آمده آیا در نحوه قرارداد با چاپخانه، مولف و مترجم هم تغییری ایجاد شده است؟
قراردادها تغییر خاصی ندارد، در بعضی نشرها تغییراتی داشت، اما جزئیات را نمی دانم.
ناشرنماها لکه ننگ ناشران هستند
آیا ممکن است در درصد مولف و مترجم از قیمت پشت جلد، تغییری ایجاد گردد؟ گفته شده بعضی از ناشران درصد پشت جلد مترجم و مولف را از ابتدا پایین در نظر می گیرند تا اگر بعد از تتازه چاپ قیمت کتاب بالا رفت، درصد مولف و مترجم در یک محدوده خاص باقی بماند.
به طور تعیین چنین چیزی نشنیدم، اما احتمالش وجود دارد. من و همکاران قدیمی این کار را نکردیم، زیرا مولف و مترجم هم باید سهمی از این کار داشته باشند. وقتی از فروش برای مولف و مترجم، درصدی در نظر گرفته می گردد، تفاوتی نمی نماید که چه رقمی باشد، زیرا باید این درصد به آن ها بازگردد. این قراردادها استانداردهایی دارد که ناشران آن را رعایت می نمایند.
البته در میان ناشرنماها و آن هایی که از روی کتاب دیگر ناشران کپی برداری می نمایند، این اتفاق ها می افتد. آن ها لگه ننگ ناشران هستند. آن ها از زحمات ناشران سوء استفاده و بهره برداری می نمایند. حتی ممکن است در ابتدا کتاب را از مترجم یا مولف بخرند و هیچ درصدی از پشت جلد به آن ها پرداخت ننمایند و تا هر زمانی که می خواهند کتاب را چاپ نمایند.
باید در نظر داشت، درصد حق مولف و مترجم ممکن است براساس معروفیت مولف و مترجم کمی تغییر کند. اما این نکته مهم است که در چرخه انتشار کتاب، یعنی از زمانی که مولف ومترجم آغاز به کار می نماید تا زمانی که کتاب از صحافی خارج گردد، اگر هر بخش سهم درستی از فرایند نداشته باشند، یک جای کار می لنگد. در حالت عادی هرکس حق و حقوق خود را در این چرخه خواهدداشت، مولف، ناشر، مترجم، چاپخانه، صحاف ویراستار، از حقوق کافی بهرمند خواهندبود. مشکل این است که بازار کتاب بی رونق شده است و این مساله برای بخش خصوصی که ضعیف است و در این سال ها تحلیل رفته است، تبعات بیشتری دارد.
همه گیری بیماری کووید19 و مسائل مالی، بر همه حلقه های نشر فشار وارد کرد. فقط ناشر دچار مشکل نشده است، مولف، مترجم، چاپخانه دار و صحاف هم با مسائلی روبرو است. در گذشته چاپخانه ها مرتب فعال بودند، اما این روزها فقط چند روز در ماه کار می نمایند. در نتیجه مجبور شدند از تعداد کارگران چاپخانه کم نمایند و ساعت کار را تغییر دهند.
وقتی در داخل رونق نباشد، نمی توانند در خارج دنبال رونق بود
آیا در چنین شرایطی ارتباط با ناشران کشورهای دیگر و فروش رایت به آن ها می تواند راهی برای برون رفت از مسائل باشد؟
قطعا تاثیر دارد، اما زمانی می توانید در بازار جهانی حضور داشته باشید که بازار داخلی به نظم رسیده باشد. وقتی در داخل نمی دانید که در این ماه قیمت تمام شده کتاب چقدر خواهدبود، چطور می توانید کتاب صادر کنید؟ ابتدا باید نظام فراوری در داخل به نظم برسد و ناشران مطمئن باشند کاغذ و مقوایی که برای جلد ضروری است، وجوددارد و می توانند چاپ مورد نظرشان را برای کتاب انجام بدهند، بعلاوه امنیت برای چاپ کتاب با تیراژ بالا وجود داشته باشد، در این زمان ناشران می توانند برای اقدامات بین المللی برنامه ریزی نمایند. اما وقتی در داخل رونق نباشد، نمی توانند در خارج دنبال رونق باشند.
اگر ناشران در داخل به رونق برسند، مطمئنا در خارج هم می توانند توسعه پیدا نمایند. فعالیت بین المللی نشر برای کشور هم مفید است، زیرا می تواند زمینه ساز ورود ارز به کشور باشد. مشکل اصلی در داخل است و تا نتوانیم شرایط داخل را درست کنیم، نمی توانیم به خارج برسیم.
داشتن امنیت مالی خیلی مهم است. ناشر باید از شرایط مالی مطمئن باشد و بتواند برای دو سال آینده برنامه ریزی کند. پیش از این فرایند کار ناشران به این شکل بود و برای دو سال آینده برنامه ریزی داشتند. اما در این روزها برای بستن هر قراردادی احتیاط می نمایند، زیرا ناشران نمی دانند که شرایط بازار به چه شکل خواهد بود تا بتوانند تعهدات خود را اجرایی نمایند.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران