راه هایی ساده برای نوشتن توضیح حال شغلی

به گزارش وبلاگ ساعت، مشاور عزیز، اصلا نمی دانم آیا توضیح حال شغلی (Bio) لازم دارم یا نه و اگر بله، کجا باید از آن استفاده کنم. هر وقت کسی از من می پرسد کارت چیست؟، معمولا همان لحظه یک توضیحی می دهم. تنها زمانی که مجبور بودم از خودم و شغلم صحبت کنم، مصاحبه های شغلی بوده که آن هم مدت هاست برایم پیش نیامده.

راه هایی ساده برای نوشتن توضیح حال شغلی

دنیای اقتصاد در ادامه به نقل از Fortune نوشت: پاسخ: دوست عزیز، تو تنها نیستی. خیلی ها هستند که نمی دانند چطور خود را به لحاظ حرفه ای معرفی نمایند. آدم ها به سختی می توانند تجربیات خود را توضیح دهند. برای خیلی ها، صحبت کردن از شغل دیگران، بسیار راحت تر از صحبت درباره شغل خودشان است. آن ها نمی دانند از کجا آغاز نمایند. خیلی از کسانی هم که بار ها شغل عوض نموده اند، می ترسند که مبادا دیگران قضاوتشان نمایند.

من وقتی دارم فرد جدیدی را آموزش می دهم، ابتدا نگاه می کنم ببینم او چطور خود و شغلش را توصیف می نماید. توضیح حال شغلی، اگر ماهرانه نوشته گردد، یک ابزار قدرتمند است که نشان می دهد که هستی، چه می کنی و چرا شایستگی داری.

از توضیح شغلت می توانی در جا های مختلف استفاده کنی. نسخه کوتاه ترش را می توانی در شبکه های اجتماعی بنویسی و نسخه بلندترش را می توانی هنگام سخنرانی در یک کنفرانس بخوانی. توضیح شغلی، یک روش معرفی مختصر و مفید هم هست. مثلا دفعه بعدی که یک غریبه از تو پرسید مشغول به چه کاری هستی؟، می توانی از آن استفاده کنی. علاوه بر این، در رزومه یا مصاحبه با کارفرمایان احتمالی هم می توانی به آن رجوع کنی. درک و اشراف بر راستا شغلی ات، بسیار حائز اهمیت است، چون از این طریق به آدم ها نشان می دهی چه چیز هایی برایت مهم است و دوست داری در آینده چه کار کنی.

باید خودت را آن طور که دوست داری، معرفی کنی و از تجربیات خودت مثال بیاوری. این داستان تو است که خودت باید تعریفش کنی. به مردم بگو چه رویایی در سر داری و چه چیز هایی هیجان زده ات می نماید. ابتدا دستاوردهایت را در قالب یک تصویر عظیم و کلی نشان بده، مثلا اجرای فلان پروژه، سپس اگر توجهشان جلب شد و سوال پرسیدند، جزئیات را توضیح بده تا تاثیرگذاری ات را نشان دهی.

بدان که موفقیت های عظیم، همه را تحت تاثیر قرار می دهد حتی اگر حوزه کارشان با تو فرق داشته باشد. مهم ترین توصیه من به تو این است که ابتدا شغلت را در یک جمله توصیف کنی، با تمرکز بر رویکردی که داشته ای و تاثیری که گذاشته ای. یک توضیح مختصر، یاری می نماید که اولا، خودت شغلت را تعریف کنی (نه چیزی را بگویی که دیگران دوست دارند بشنوند).

دوما، توجه دیگران را متمرکز می کنی بدون آنکه در جزئیات گم شوند. برای آغاز می توانی یکی از این دو فرآیند را انتخاب کنی: 1- با اسم شغلت آغاز کن. سپس جزئیات را به آن اضافه کن تا به یک توصیف ملموس برسی. 2-شغلت را در یک پاراگراف توضیح بده و سپس، بخش هایی را حذف کن تا خلاصه گردد.

هدف، یک جمله است که به دیگران بگوید چه کاره ای و چه رویکردی داری. مثلا من یک ستون نویس مجله هستم که به مخاطب، توصیه های واقعی و دلسوزانه می دهم. یا من یک مدیر برنامه هستم که استعداد ها را شناسایی و در پروژه های رسانه ای نوآورانه، سرمایه گذاری می کنم. یا من یک رستوران دار هستم، علاقه مند به آشنا کردن آدم ها با نوشیدنی ها و غذا های سنتی. وقتی فهمیدی کارت چیست و خلاصه اش را نوشتی، روی آن کار کن و کمی شاخ و برگش بده.

یک فصل مشترک میان تمام تجربیات گذشته ات پیدا کن، مثلا رویکرد یا تاثیر یا دستاورد هایی که در شغل های سابقت داشته ای. یک جمله کافی است. مهم ترین چیزی که افراد باید در خصوص رویکرد کاری تو بدانند چیست؟ آن را پیدا کن و بنویس.

سپس به این فکر کن که الان چه کاری دوست داری انجام دهی و تجربه ات را در قالب آن بیان کن. این می تواند مربوط به صندلی فعلی ات، کار با مشتری ها یا صندلی بعدی ات باشد. احتمالا کار های زیادی به ذهنت می رسد، اما کدامشان را بیشتر از همه دوست داری؟ مثال هایی از تجربیات سابقت به یاد بیاور که نشان دهد توانایی انجام آن کار را داری. دامنه تجربیاتت، یک سرمایه عظیم است. اگر شغل های سابقت، دقیقا شبیه به کاری که الان انجام می دهی نیستند، نباید آن ها را از قلم بیندازی. مردم همواره شغل عوض می نمایند و در همین میان، رشد می نمایند.

داشتن طیفی از تجربیات و مسوولیت ها، اتفاقا به تو بینش می دهد. باید به مردم نشان دهی که این تغییر راستاها، چطور تو و رویکردت را شکل داده اند و چطور تو را به یک کارجو یا همکار مجذوب کننده تر تبدیل نموده اند. کدام یک از تجربیاتت، رویکردت به کار را نشان می دهد؟ چه مثال هایی می توانی بیاوری که نشان دهد از پس کار برمی آیی؟ آن ها را بنویس.

اگر نمی دانی دستاورد های بعدی ات چه خواهند بود، با گام های کوچک آغاز کن. به این فکر کن که الان دوست داری چه کاری انجام دهی. به مدت یک هفته، کار هایی را که در محل کار انجام می دهی زیرنظر داشته باش و یادداشت کن که از کدام ها لذت بردی و کدام ها را دوست نداری. شاید لازم باشد نحوه معرفی خودت را مورد بازبینی قرار دهی تا 1- مطابق با کاری باشد که الان مشغولش هستی، یا 2- هم راستا با کاری باشد که دوست داری در آینده برایش انرژی بگذاری.

تمام این ها را بنویس. توضیح حالت ممکن است همزمان با تغییر اهداف و تجربیاتت، تغییر کند. اگر خودت وقت نداری یا این کار برایت سخت است، از یک فرد معتمد یاری بخواه که با هم درباره شغلت صحبت کنید و بعد از چند هفته، ببیند آیا توضیح جدیدت را خوب نوشته ای یا نه. هر زمان لازم بود، از او نظر بگیر.

من هم مثل تو، طی دوران فعالیتم بار ها تغییر نموده ام و در صنایع و شغل های کاملا متفاوتی کار نموده ام. سال ها رویه ام به این شکل بود: بیشتر دوست داشتم درباره شغل آن زمانم صحبت کنم تا درباره خودم. بار ها حس می کردم فرصتی را از دست داده ام، چون بیشتر روی علایق دیگران تمرکز داشتم به جای آنکه اطلاعات کافی درباره خودم و اینکه من که هستم بدهم. در معرفی خودم، دو اشتباه مرتکب می شدم: اجازه می دادم دیگران، مصاحبه را راهنمایی نمایند و بدتر از آن، فکر می کردم باید متقاعدشان کنم که استخدامم نمایند.

نقطه عطف زمانی بود که فهمیدم، وقتی فرد باکفایتی هستم، نیازی به متقاعد کردن دیگران ندارم. در عوض باید به آن ها یاری می کردم بفهمند کار کردن با من چه تاثیر و نتیجه ای دارد و چه چیز هایی برایم ارزشمند است. حالا اما، هم در خصوص نحوه انجام کار ها و هم در خصوص دستاورد هایی که تا به حال داشته ام، بیشتر روی تصویر عظیم تر تمرکز دارم.

این برای من، راستا بازی را تغییر داده. مالک دستاورد های گذشته ات باش و تصویری مختصر از توانایی هایت به مردم نشان بده تا فرصت های بیشتری برایت ایجاد گردد. در این دوره، اینکه به دیگران نشان دهی کاری را بلدی کافی نیست. باید رویکردت نسبت به مسائل و اهدافت را هم به آن ها نشان دهی.

منبع: فرارو

به "راه هایی ساده برای نوشتن توضیح حال شغلی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "راه هایی ساده برای نوشتن توضیح حال شغلی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید